اردیبهشت ۳۱، ۱۳۸۹

مشكي

ديشب الي پخش و پلا شده روي تخت را جمع مي كنم و با مشكي مي رويم چند دوري مي زنيم، به اميد اينكه وقتي برگشتيم كپه مرگمان را راحت تر بذاريم.

هیچ نظری موجود نیست: