اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۹

کپل بي چشم و رو

ديروز براي ورود به حرم سيدعلاالدين حسين (ع) چادر نبرده بودم و مجبور شدم با همان چادرهاي گل گلی بروم داخل. براي مصاحبه با مشاور وزير هم با همان چادر گل گلی نشستم كنارش. مراسم طول كشيد و بازهم وقت نشد بروم عكس دندان ها را بگیرم. حالا همان کپل بي چشم و رو كه ما را متهم مي كند به ربايش خبرهاشان براي شونصدمين بار صاحبه اختصاصي من به همراه خبرهاي مراسم ديروز را برداشته، به شيوه خودش تنظيم كرده و فكرده من نمي فهمم. اخه بشر كسي جز من اونجا نبود كه! خبرش را هم خودم به اسيب پذیر دادم، بعد دوباره با كمال وقاحت مي رود اين ور و ان ور مي گويد... بعضي ها مثل کپل اگر خبر برداشتن هاي بي اجازه و مكررشان را به روي نامباركشان نياوري، همين مي شوند، بي شرم و وقيح.

۱ نظر:

Unknown گفت...

ای خواهر...
تو دیگه باید گوشت از این بی چشم و رویی ها پر باشه...
فردا بیادم باشی ها... من خیلی بیادتم...!!!!