خرداد ۱۳، ۱۳۸۹

قربونت که تحمل می کنی

مامان ها عموما پیرو یک مکتب مشترک هستند به نام شوریزم.
مامان خانم از وقتی بازنشسته شده مدام نگران حال و احوال ماهاست.
حداقل روزی دو سه بار به من زنگ می زند که کجایی؟ غذا خوردی؟ کی بر می گردی؟
اگر از قبل هم گفته باشم دیر می آیم باز به عادت هر روزه زنگ می زند که کی می آیی؟
خلاصه اینکه مامان خیلی صبور است که دخترک کله خر، لجباز و یک دنده ای مثل من را با همه غربت بازی ها و مشنگ بازی هایی که جز لاینفک وجودی من است، تحمل می کند.
تازه من انقد بچه پرو هستم که بهش می گم مامان با تو که تعارف ندارم قربونت برو هر چی دوست داری بخر به حساب من!
اونم می گه فقط امروز زود بیا خونه.
یه امروزم به خاطر مامان، اساسی گور پدر کار.

هیچ نظری موجود نیست: