آبان ۱۷، ۱۳۸۹

سردِ سرد

هوا هر روز سردتر و سردتر می شود ولی خبری از باران نیست.
چت و پرت گویی های این مسوولان هم که تمامی ندارد، هر روز بیشتر و مزخرف تر.
برای نمونه حرف های والی پس از یک سال به حدی تکراری شده، که تنظیم کردنش روان آدم را به فنا می دهد.
روزهای خوبی نیستند نه برای شهر نه برای بشرهای این شهر.
در همین چند ماهه تعدادی از بچه ها بار و بندیل ها را جمع کردند و از این شهر رفته اند، فضای اینجا هر روز دارد تهوع آور تر می شود، خبری از شور و نشاط قبل ترها نیست.
سالن دانشگاه که روزی سوزن می انداختی پایین نمی آمد حالا برای هر مراسم به زور 30 نقر در آن جمع می شوند.
هوا هر روز سردتر می شود، روح ادم ها ولی انگار یک سالی هست که بیشتر از قبل یخ زده.

هیچ نظری موجود نیست: